تاریخچه تب کیو
– در سال ۱۹۳۵ تب کیو برای اولین بار در کارگران یک کشتارگاه در بریزبن، استرالیا توسط پزشک استرالیایی ادوارد هولبروک دریک کشف شد. او به این نتیجه رسید که این بیماری یک نوع تب عجیب و ناشناخته است و به همین دلیل آن را “تب Q” نامید که “Q” به معنای “Query” (پرسش) بود، چون علت بیماری ناشناخته بود.
شناسایی عامل بیماری:
– ۱۹۳۷:
باکتری عامل تب کیو توسط هارالد راکتر در استرالیا شناسایی شد. او موفق شد باکتری را از قلب خرگوشها جداسازی کند و به عنوان عامل بیماری معرفی کند.
– ۱۹۳۸:
هربرت گیلبرت و فرانک مکفارلین برنت، دانشمندان استرالیایی، توانستند باکتری Coxiella burnetii را شناسایی کنند و اثبات کنند که این باکتری عامل تب کیو است.
گسترش بیماری:
– جنگ جهانی دوم:
تب کیو در بین نیروهای نظامی در مناطق مختلف جهان گسترش یافت. بسیاری از موارد در نیروهای آمریکایی و بریتانیایی گزارش شد.
– پس از جنگ:
اپیدمیهای متعددی از تب کیو در کشورهای مختلف از جمله ایالات متحده، اروپا و آسیا گزارش شد. این بیماری بهویژه در میان افرادی که با حیوانات اهلی
کار میکردند، شایع بود.
پیشرفتهای علمی:
– ۱۹۵۰s-1960s:
تحقیقات بیشتری درباره تب کیو و باکتری Coxiella burnetii انجام شد. واکسنها و روشهای تشخیصی پیشرفتهتری توسعه یافتند.
– ۱۹۸۰s:
تلاشهای بیشتری برای درک مکانیزمهای بیماریزایی و انتقال باکتری انجام شد. بهبود در روشهای آزمایشگاهی و تشخیصی منجر به مدیریت بهتر بیماری شد.
– دهههای اخیر:
مطالعات ژنتیکی و مولکولی به درک عمیقتری از Coxiella burnetii و تعامل آن با میزبانها منجر شد. واکسنهای جدیدتر و موثرتر نیز توسعه یافتند.
کنترل و پیشگیری:
– کنترل در دامداریها:
اجرای روشهای بهداشتی بهتر در مزارع و کشتارگاهها برای کاهش انتقال بیماری.
اجتناب از تماس با حیوانات آلوده و استفاده از تجهیزات حفاظتی در مزارع.
کاهش گرد و غبار و دفع مناسب ترشحات حیوانات.
اطمینان از مصرف لبنیات پاستوریزه برای جلوگیری از انتقال بیماری.
– آگاهی عمومی:
افزایش آگاهی عمومی و آموزشهای مرتبط با تب کیو به مردم و افرادی که در تماس با حیوانات اهلی هستند. تب کیو بهعنوان یک بیماری مهم در دامپزشکی و پزشکی انسانی شناخته شده است و تلاشهای زیادی برای کنترل و پیشگیری از آن در حال انجام است. مطالعات مداوم درباره این بیماری و باکتری عامل آن به بهبود روشهای مدیریت و درمان کمک میکند.
درمان
درمان با آنتیبیوتیکهایی مانند داکسیسایکلین موثر است و در موارد حاد معمولاً دورهی درمان کوتاهمدت است. در موارد مزمن، درمان ممکن است به ترکیبی از آنتیبیوتیکها و دورههای طولانیتری نیاز داشته باشد.